وضعیت فعلی اقتصادی ما در دنیا، نوعی شرایط جنگی است
* محمدحسین عادلی رئیس اسبق بانک مرکزی

وضعیت فعلی اقتصادی ما در دنیا، نوعی شرایط جنگی است؛ خسارت‌هایش حتی سخت‌تر و مهلک‌تر از جنگ هشت ساله است... به دلیل تحریم‌ها روابط عادی تجاری‌مان را از طریق یک «شبکه قاچاق تجاری» انجام می دهیم.

پرسش: گمان من قدرتمند شدن ایران با انزوا، تک‌پایه‌ای، غیرروزآمد و ناپایدار خواهد بود و در میان‌مدت و بلندمدت کشور را به ورطه سقوط می‌کشاند

برای اقتصاد امروز ما گزینه ادامه روند موجود یک ناگزینه است. برای مثال آیا می‌توان حدود 200 میلیارد دلاری که وزیر نفت برای حفظ و نگهداری وضع موجود نفت و گاز نیاز دارد با درآمد 60 میلیارد دلاری تامین کرد؟

 60 میلیارد دلاری که یک‌سوم آن فقط برای غذا و دارو باید صرف شود. برای حل بحران آب در 5 سال آینده به چند ده میلیارد دلار نیاز داریم. و الخ. بنابراین موضوع ما بسیار روشن است.

برای برون‌رفت از شرایط فعلی تحول در رویکرد روابط و همکاری‌های بین‌المللی و ایجاد روابط متوازن و معقول با همه بازیگران بزرگ اقتصادی و سیاسی دنیا چاره کار است. همان کاری که ترکیه می‌کند، مالزی می‌کند.

به گمان من وضعیت فعلی اقتصادی ما در دنیا، قطعا نوعی شرایط جنگی به شمار می‌آید که خسارات‌اش حتی سخت‌تر و مهلک‌تر از جنگ هشت‌ساله است.

گرچه در آن موقع هم تعداد زیادی از کشورها از شوروی آن زمان تا برخی از کشورهای غربی از عراق حمایت می‌کردند، ولی اکنون تقریبا شرایط بدتر از آن موقع است. چرا؟ چون همه کشورها در حال حاضر علیه روابط عادی اقتصادی، تجاری و مالی با ایران قرار دارند. یا با تصمیم خودشان یا به خاطر ترس از تحریم‌ها.

حتی کشورهای همسایه یا کشورهای قدرتمند مانند چین و روسیه نتوانسته‌اند مادامی که ما در تحریم به سر می‌بریم با ما روابط عادی تجاری و مالی بر قرار کنند. وضعیت ما به‌گونه‌ای است که اکنون با هیچ کشوری روابط اقتصادی، تجاری و بانکی عادی نداریم. زیرا در تحریم به سر می‌بریم.

ما مجبوریم روابط عادی تجاری‌مان را از طریق یک «شبکه قاچاق تجاری» انجام بدهیم. کدام شرکت در امارات یا در قزاقستان یا در چین حاضر است اسم خودش را شفاف اعلام کند و بگوید من با ایران رابطه مالی و بانکی و تجاری دارم. ما تا زمانی که یک رابطه عادی تجاری و مالی و اقتصادی نداشته باشیم، باید خود را در جنگ تمام‌عیار بدانیم

برای روابط عادی بانکی هم باید مانند بیش از 190 کشور جهان به اف‌ای‌تی‌اف بپیوندیم. آیا از خود نمی‌پرسیم چرا تنها کشورهایی که استانداردهای اف‌ای‌تی‌اف را هنوز قبول نکردند، کشورهایی مانند کیمن آیلند، نیووی، سودان جنوبی و کره شمالی هستند و ما خود را در زمره این کشورها می‌گذاریم؟ موضوع اف‌ای‌تی‌اف حتی می‌تواند جدا از مذاکرات جاری انجام شود. نباید اف‌ای‌تی‌اف را سیاسی کرد و آن را بخشی از مذاکرات هسته‌ای دانست.

ای‌کاش برجام در اوایل سال 1400 به انجام می‌رسید و یا حتی ای‌کاش این مذاکرات که حالا بیشتر به اسم مذاکرات رفع تحریم‌ها نامگذاری شده در اوایل سال 1401 و قبل از پایان تابستان 1401 به توافق می‌رسید. بعدها باید کالبدشکافی شود که چرا با این‌همه سابقه مذاکرات ما نتوانستیم مذاکرات را در تابستان 1401 تمام کنیم. چه عوامل یا عناصری در عدم به نتیجه رسیدن آن موثر بودند.

مسلما اگر برجام در اوایل سال 1400 و یا حتی در نیمه اول سال 1401 به انجام می‌رسید خسارت‌هایی که تاکنون داشتیم یا اصلا نداشتیم و یا در حداقل داشتیم. هم خسارات اجتماعی و سیاسی و هم خسارات اقتصادی و روانی بر جامعه نبود یا بسیار کمتر بود. خسارات بین‌المللی ما بسیار زیاد بوده است.

این خسارات قابل احصا و قابل جبران نیست. فقط در بخش پولی تورم تحمیل‌شده و کاهش ارزش پول می‌توانست تا این حد نباشد. برای مثال یک میلیون تومان فروردین‌ماه 1400 در پایان بهمن‌ماه 1401 فقط 507 هزارتومان ارزش دارد. یا یک میلیون تومان فروردین‌ماه 1401 در پایان بهمن 1401 فقط 664 هزار تومان ارزش دارد.

اما به گمان من گرچه شرایط هر روز در حال سخت‌تر شدن است و عوامل منفی هر روز افزایش می‌یابد، ولی ما باید تمام تلاش خود را برای توافق انجام دهیم. چراکه به سود ما است.

برخی از همسایگان هرگونه نشانه‌ای برای عادی‌شدن روابط ما با دنیا را به‌عنوان تهدیدی برای خودشان در نظر می‌گیرند و نگران می‌شوند و جلویش را به هر نحوی که بتوانند سد می‌کنند. لذا سوال این است که آیا لااقل نباید از این طریق متوجه شویم که عادی‌سازی روابط با کشورهای دنیا به نفع ما تمام می‌شود؟

 

###

 




نظرات کاربران

آخرین اخبار
از پرسش به شما 1
از پرسش به شما 2
یادداشت و نظر
از پرسش به شما
تماشا و نشست
© تمامی حقوق برای شرکت ایده بکر مبین محفوظ است.